کد مطلب:30630
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:16
بين اصالت وجود و جعل وجود چه فرقي است؟
مرحوم آملي مي فرمايد: مسئلة اصالت وجود اصالت وجود در جعل مغاير است گرچه اين دو بحث تلازم در صدق دارند زيرا كسي كه به اصالت وجود قائل است، به مجعول بودن وجود نيز معتقد است و كسي كه مي گويد مجعول بالإصاله وجود است، به اصالت وجود نير معتقد است. علت تغاير اين دو بحث اين است كه ممكن است كسي به اصالت وجود معتقد باشد، يعني بگويد آنچه در خارج حقيقت دارد وجود است نه ماهيت ولي به اصالت جعل وجود عقيده نداشته باشد، چرا كه اصلاً به جعل قايل نباشد بلكه بگويد عالَم بر حسب اتفاق موجود شده و جاعلي در كار نيست تا گفته شود فلان چيز جعل شده است، وجود يا ماهيت؟ نيز بحث اصالت وجود در مورد خدا هست چون عين وجود است ولي در مورد خدا جعل مطرح نمي باشد، چرا كه جاعل ندارد، بلكه خالق مخلوقات است.[16]
استاد شهيد مطهري مي فرمايد: اين دو بحث در واقع ملازم و دست در گردن يكديگر هستند و تفكيك اين ها چندان صحيح نيست. به اين معني كه اين ها دو بحث است ولي يكي كافي است براي ديگري مدعا يك مدعانيت ولي يك كه ثابت شد كافي است كه ديگري هم اثبات بشود؛ يعني ما اگر وجود را امر حقيقي بدانيم چاره اي نداريم از اين كه بگوييم علت كه معلوم را ايجاد مي كند وجود به او مي دهد. ما وقتي مي گوييم علت معلول را افاضه مي كند يعني علت حقيقت بخش معلول است. حقيقت چيست؟ وجود، پس وجود به او مي دهد. اما اگر گفتيم وجود يك معناي انتزاعي ذهني است و ماهيت اصيل است و حقيقت شيء همان ماهيت او است، معلوم است كه علت هم همان ماهيت معلول را به او مي دهد. علت آن چيزي را مي دهد كه واقعاً اصيل است. معني ندارد كه علت در عالم عين يك امر اعتباري را بدهد. اعتباري كه مربوط به عالم ذهن است. بنابراين فرض اگر الف را علت بگيريم و ب را معلول، اگر الف ، ب را مي دهد، ذات ب را مي دهد. وقتي كه ذات ب را داد، وجود براي اين ب انتزاع مي شود.[17]
[16] محمد تقي آملي، دررالفوائد (شرح منظومه سبزواري)، ج1، ص 185.
[17] مرتضي مطهري، شرح منظومه مبسوط، ج 2، ص 422.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.